بدهی های بلند مدت تعهدات مالی هستند که یک شرکت باید در یک دوره بیش از یک سال پرداخت کند. این می تواند شامل وام ها، وام های مسکن یا سایر بدهی هایی باشد که سر رسید نمی شوند. درک بدهی های بلند مدت مهم است زیرا آنها می توانند بر سلامت مالی شرکت و توانایی آن برای سرمایه گذاری در پروژه های جدید یا مدیریت هزینه های جاری آن تأثیر بگذارند. با دانستن میزان بدهی یک شرکت در بدهی های بلند مدت، سرمایه گذاران و سهامداران بهتر می توانند ثبات کلی و چشم انداز آینده آن را ارزیابی کنند. با وبلاگ مستر سرمایه همراه باشید تا با مفهوم بدهی بلند مدت و انواع آن آشنا شوید.
فهرست مطالب
بدهی های بلند مدت چیست؟
بدهی های بلند مدت به تعهدات مالی اطلاق می شود که شرکت موظف است پس از یک دوره بیش از یک سال پرداخت کند. این تعهدات معمولاً به طور جداگانه در ترازنامه ثبت می شوند تا تصویر واضح تری از سلامت مالی، نقدینگی و توانایی آن برای پرداخت بدهی های کوتاه مدت در سررسید آنها منعکس شود. این دارایی ها که اغلب به عنوان بدهی های بلند مدت یا بدهی های غیر جاری نامیده می شوند، اشکال مختلفی از تعهدات مالی از جمله وام، اوراق قرضه و بدهی های بازنشستگی را در بر می گیرند که قرار نیست ظرف دوازده ماه آینده تسویه شوند.
با برجسته کردن اهمیت بدهی های بلندمدت، آنها نقش مهمی در تجزیه و تحلیل مالی و تصمیم گیری برای سرمایه گذاران و مدیریت دارند. با استفاده از نسبت های مالی، ذینفعان می توانند استفاده شرکت از اهرم و ظرفیت کلی آن برای مدیریت و اجرای تعهدات بدهیاش را ارزیابی کنند. در حالی که بدهی های کوتاه مدت باید با داراییهای جاری تسویه شوند، بدهی های بلندمدت انعطاف پذیری بیشتری را ارائه می دهند و امکان بازپرداخت از طریق طیف وسیعی از فعالیت های تجاری جاری و آینده، استراتژی های رشد و جریان نقدی حاصل از عملیات جاری را فراهم می کنند. درک پیامد های این تعهدات می تواند به ذینفعان در ارزیابی مشخصات ریسک و دوام بلند مدت شرکت کمک کند.
درک تمایز بین بدهی های جاری و بلندمدت برای ذینفعانی که وضعیت مالی یک شرکت را ارزیابی می کنند بسیار مهم است. سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و مدیریت باید پایداری بار بدهی شرکت را ارزیابی کنند تا تصمیمات آگاهانه بگیرند. تعادل بهینه بین بدهی های جاری و بلند مدت می تواند منعکس کننده یک استراتژی مالی صحیح باشد، که نشان دهنده ظرفیت شرکت برای انجام تعهدات فوری و آتی بدون به خطر انداختن دوام عملیاتی آن است. با تجزیه و تحلیل این بدهی ها، ذینفعان می توانند بینشی در مورد کارایی عملیاتی و شیوه های مدیریت مالی یک شرکت به دست آورند، که برای موفقیت بلندمدت حیاتی هستند.
تفاوت بدهی بلند مدت و بدهی جاری:
تمایز بین بدهی های بلند مدت و جاری گاهی اوقات می تواند ساده باشد. مواقع دیگر، چالش هایی را به همراه دارد. به عنوان مثال، وام مسکن معمولاً به عنوان یک بدهی بلند مدت در ترازنامه طبقه بندی می شود. با این حال، از آنجایی که قرار است بخشی از آن وام مسکن در سال جاری پرداخت شود، به طور جداگانه به عنوان بخش جاری بدهی بلندمدت طبقه بندی می شود. این دسته بندی دوگانه به ارائه تصویر واضح تری از تعهدات مالی فوری شرکت در کنار تعهدات بلند مدت آن کمک می کند.
علاوه بر این، شرایطی وجود دارد که یک بدهی جاری ممکن است به عنوان یک بدهی بلند مدت تلقی شود. به عنوان مثال، اگر شرکتی به طور فعال بدهی های جاری خود را به بدهی های بلند مدت بازپرداخت کند و شواهد روشنی از این فرآیند وجود داشته باشد، ممکن است تصمیم بگیرد که این بدهی های جاری را به عنوان بلند مدت گزارش کند. اگر پس از تامین مالی مجدد، تعهدات فراتر از بازه زمانی معمول 12 ماهه باشد، این طبقه بندی مناسب خواهد بود. بهعلاوه، بدهی هایی که به تاریخ سررسید خود نزدیک می شوند، اگر با سرمایه گذاری بلند مدت کافی برای تسویه بدهی حمایت شوند، ممکن است همچنان به عنوان بلند مدت طبقه بندی شوند. در این مورد، اطمینان از اینکه سرمایه گذاری بلند مدت وجوه لازم را فراهم می کند، حتی با نزدیک شدن به تاریخ بازپرداخت، به طبقه بندی اعتبار می بخشد.
نمونه هایی از بدهی های بلند مدت:
انواع مختلفی از بدهی ها وجود دارد که می توان آنها را به عنوان بلندمدت طبقه بندی کرد. یک مثال بارز، بخش بلند مدت اوراق قرضه قابل پرداخت است که به عنوان بدهی بلندمدت در ترازنامه ثبت می شود. از آنجایی که اوراق قرضه معمولا سررسید طولانی دارند، بیشتر مبلغ قابل پرداخت اوراق قرضه تحت این طبقه بندی قرار می گیرد. علاوه بر این، ارزش فعلی پرداخت های اجاره ای که بیش از یک سال طول میکشد نیز یک بدهی بلند مدت در نظر گرفته میشود که نشان دهنده تعهد مالی مستمری است که مستاجر انجام داده است.
یکی دیگر از دسته های رایج بدهی های بلند مدت شامل بدهی های مالیاتی معوق است که اغلب به سال های مالیاتی آتی کشیده می شود. این بدهی ها زمانی به وجود می آیند که یک کسب و کار دارای تعهدات مالیاتی است که تا دوره های بعدی تسویه نخواهد شد، بنابراین تعهدی ایجاد می شود که انتظار می رود بیش از سال جاری ادامه یابد.
وام مسکن و وام برای خریدهای مهم مانند وسایل نقلیه، ماشین آلات یا زمین نیز به عنوان بدهی بلندمدت طبقه بندی می شود، بدون اینکه پرداختی در 12 ماه آینده باشد. توجه به این نکته مهم است که هر بخشی از بدهی بلندمدت، مانند وام مسکن، که در سال آینده سر رسید می شود، به طور جداگانه در ترازنامه به عنوان بخش جاری بدهی بلندمدت طبقه بندی می شود. این طبقه بندی به سرمایه گذاران و ذینفعان کمک می کند تا تعهدات مالی فوری شرکت و ساختار کلی بدهی آن را درک کنند.
نقش بدهی های بلند مدت در عملیات تجاری:
بدهی های بلند مدت نقش مهمی در استراتژی مالی بسیاری از مشاغل ایفا می کند. این تعهدات به شرکت ها اجازه می دهد تا عملیات خود را تامین مالی کنند و از طرح های توسعه به طور موثر حمایت کنند. با استفاده از بدهی، مدیران می توانند دارایی ها را به دست آورند، در تحقیق و توسعه (R&D) سرمایه گذاری کنند و سرمایه در گردش لازم را برای حفظ و رشد عملیات خود تولید کنند. در مقایسه با انتشار سهام جدید برای جذب سرمایه – فرآیندی که می تواند منجر به کاهش مالکیت شود و اغلب هزینه های بیشتری را به همراه دارد – تامین مالی بدهی معمولاً مقرون به صرفه تر و ساده تر است.
تجزیه و تحلیل بدهی های بلند مدت:
همانطور که قبلا ذکر شد، بدهی می تواند سودمند باشد اگر با احتیاط مدیریت شود. سرمایه گذاران باید اطمینان حاصل کنند که یک شرکت بدهی بیش از حد نگرفته است، زیرا اهرم بیش از حد می تواند اثربخشی عملیاتی آن را مختل کند و به طور بالقوه منجر به نکول یا ورشکستگی شود. یک شرکت بیش از حد بدهکار ممکن است خود را در موقعیتی بیابد که مجبور شود دارایی ها را با قیمت های نامطلوب نقد کند و ثبات مالی آن را بیشتر بدتر کند.
نسبت های مالی نقش مهمی در ارزیابی بدهیهای بلندمدت شرکت، شیوههای اهرمی و ظرفیت کلی بازپرداخت بدهی دارند. هم سرمایه گذاران و هم مدیریت به دقت بر این نسبت ها نظارت می کنند تا سلامت مالی را ارزیابی کنند. هنگام ارزیابی بدهی های بلند مدت، تشخیص بخش جاری بدهی بلند مدت ضروری است، زیرا این بخش باید توسط دارایی های نقدی مانند پول نقد پشتیبانی شود. همچنین در نظر گرفتن این نکته مهم است که بدهی های بلندمدت را می توان از طریق جریان های درآمدی مختلف، از جمله درآمد خالص از عملیات تجاری اصلی، درآمد پیش بینی شده از سرمایه گذاری های آتی، یا گزینه های تامین مالی مجدد از طریق قرارداد های بدهی جدید، تامین کرد.
نسبت های بدهی، مانند نسبت های پرداخت بدهی، در مقایسه بدهی های یک شرکت با دارایی های آن موثر است. برای تحلیل دقیق تر، این نسبتها را می توان برای اندازه گیری کل داراییها در برابر بدهی های بلندمدت تنظیم کرد که به آن نسبت بدهی به دارایی های بلند مدت گفته می شود. مقایسه های اضافی ممکن است شامل ارزیابی بدهی بلند مدت در برابر کل حقوق صاحبان سهام، ارائه بینشی در مورد ساختار مالی و اهرم مالی شرکت باشد. از طرف دیگر، مقایسه بدهی بلند مدت با بدهی های جاری می تواند خطرات نقدینگی کوتاهمدت و فشار احتمالی بر جریان های نقدی عملیاتی شرکت را نشان دهد. درک این نسبتها برای سهامدارانی که قصد دارند تصمیمات آگاهانه در مورد استراتژیهای مالی شرکت و نمایه کلی ریسک شرکت بگیرند، ضروری است.
به طور خلاصه، تجزیه و تحلیل کامل بدهی های بلندمدت نیاز به یک رویکرد چند وجهی دارد که نسبت های مالی مختلف را برای ارزیابی اهرم و قابلیت های پرداخت شرکت در بر می گیرد. با بررسی دقیق این عناصر، سرمایهگذاران می توانند تشخیص دهند که آیا سطح بدهی یک شرکت قابل مدیریت است و آیا برای رشد پایدار قرار دارد یا خیر. این بررسی لازم برای کاهش ریسک های مرتبط با سطوح بالای بدهی و اطمینان از اینکه شرکت میتواند با رکود اقتصادی مقابله کند و در عین حال از فرصتهای رشد در افق استفاده کند، بسیار مهم است.
بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت چیست؟
بدهی های بلند مدت به تعهدات مالی اطلاق می شود که قرار است در یک دوره طولانی، معمولاً بیش از یک سال، تسویه شوند. نمونه های متداول شامل وام های رهنی، اوراق قرضه قابل پرداخت، و قراردادهای اجاره بلند مدت، به استثنای هر بخشی که در سال مالی جاری سررسید است، می شود. این بدهیها برای کسب وکارها حیاتی هستند، زیرا اغلب سرمایه گذاری های قابل توجهی را در دارایی ها و رشد تأمین مالی می کنند و سازمان ها را قادر می سازند به اهداف استراتژیک بلند مدت خود دست یابند.
در مقابل، بدهی های کوتاه مدت تعهداتی هستند که انتظار می رود شرکت در سال جاری به آنها عمل کند. این بدهی ها شامل حساب های پرداختنی، هزینه های تعهدی و بخشی از بدهی بلندمدت است که در کوتاه مدت سررسید می شود. مدیریت موثر بدهی های کوتاه مدت برای حفظ نقدینگی و پرداخت بدهی حیاتی است، زیرا عدم انجام این تعهدات می تواند منجر به مشکلات مالی شود. درک تعادل بین بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت به کسب و کارها این امکان را می دهد تا ساختار سرمایه خود را بهینه کنند و از عملیات پایدار اطمینان حاصل کنند.
علاوه بر این، تمایز بین این دو نوع بدهی برای ذینفعان در ارزیابی سلامت مالی شرکت ضروری است. بدهیهای بلند مدت می توانند فرصت های رشد را افزایش دهند، اما همچنین به مدیریت دقیق برای جلوگیری از بار بدهی های بیش از حد نیاز دارند. از سوی دیگر، توانایی یک سازمان در مدیریت بدهی های کوتاه مدت، شاخص کلیدی کارایی عملیاتی و ثبات مالی آن است. با تجزیه و تحلیل بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت، کسب وکارها می توانند تصمیمات آگاهانه ای اتخاذ کنند که با اهداف مالی و تحمل ریسک آن ها هماهنگ باشد و در نهایت توانایی آن ها را برای رشد در بازار رقابتی افزایش دهد.
جمع بندی:
بدهی های بلند مدت تعهدات مالی هستند که یک شرکت بدهکار است و ملزم به تسویه آن در مدت بیش از یک سال است. اینها شامل بدهی هایی مانند اوراق قرضه پرداختنی، وام های بلند مدت و بدهی های مالیاتی معوق است. بدهی های بلند مدت هم برای سرمایه گذاران و هم برای مدیریت قابل توجه است زیرا نشان دهنده سلامت مالی شرکت و توانایی آن در انجام تعهدات مالی آتی است. سرمایه گذاران این بدهی ها را برای ارزیابی ریسک و ساختار کلی سرمایه شرکت تجزیه و تحلیل می کنند. مدیریت صحیح بدهی های بلند مدت برای حفظ نقدینگی و پرداخت بدهی بسیار مهم است.
سوالات متداول:
بدهی های بلند مدت چیست؟
بدهی های بلند مدت تعهدات مالی هستند که شرکت انتظار دارد در یک دوره بیش از یک سال تسویه کند. این تعهدات می تواند شامل وام، اوراق قرضه پرداختنی، تعهدات اجاره و سایر بدهی هایی باشد که ظرف 12 ماه آینده سررسید نشده اند. آنها در ترازنامه ثبت می شوند و برای ارزیابی سلامت مالی و ساختار سرمایه یک شرکت مهم هستند.
بدهی های بلند مدت چگونه بر سلامت مالی شرکت تأثیر می گذارد؟
بدهی های بلند مدت می توانند از طرق مختلفی بر سلامت مالی شرکت تأثیر بگذارند. آنها می توانند سرمایه لازم برای سرمایه گذاری و رشد را فراهم کنند، اما ریسک مالی را نیز افزایش می دهند. سطح بالای بدهی بلند مدت ممکن است به تعهدات بهره بالاتر منجر شود و بر جریان نقدی تأثیر بگذارد. تحلیلگران اغلب از نسبتهایی مانند نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام استفاده می کنند تا ارزیابی کنند که بدهیهای بلند مدت یک شرکت در رابطه با حقوق صاحبان سهام و ثبات مالی کلی چقدر قابل مدیریت است.
چند نمونه از بدهی های بلند مدت چیست؟ نمونه هایی از بدهی های بلند مدت عبارتند از:
وام مسکن: وام های تضمین شده توسط املاک و مستغلات که معمولاً طی سالیان متمادی پرداخت می شوند.
اوراق قرضه شرکتی: اوراق بدهی صادر شده توسط شرکت برای افزایش سرمایه که باید در تاریخ معینی در آینده بازپرداخت شود.
بدهی های مالیات معوق: مالیات های بدهکار در آینده به دلیل تفاوت های زمانی بین درآمد حسابداری و درآمد مشمول مالیات.
تعهدات اجاره بلند مدت: قرارداد های اجاره ای که چندین سال طول می کشد و مستلزم پرداخت های منظم است.