دقیقه

معایب و مزایای سرمایه گذاری در اتریوم چیست؟

معایب و مزایای سرمایه گذاری در اتریوم چیست؟
12 شهریور 1402

در این مقاله به بررسی معایب و مزایای سرمایه گذاری در اتریوم خواهیم پرداخت. با ظهور اتریوم برای ارائه قابلیت‌های قرارداد هوشمند که شبکه بیت‌کوین نمی‌توانست از آن‌ها پشتیبانی کند، رقبای اتریوم به ارائه جایگزین‌هایی برای مشکلات دائمی آن برخاستند.

معایب و مزایای سرمایه گذاری در اتریوم

معایب و مزایای سرمایه گذاری در اتریوم

به‌اصطلاح «قاتل‌های اتریوم» ممکن است به ایده‌های بدیع بودن خود افتخار کنند، اما تاکنون، بیشتر موفقیت آن‌ها عمدتاً به محدودیت‌های دومین شبکه با ارزش بلاک چین در جهان نسبت داده می‌شود. همانطور که آنها تلاش می کنند از زنجیره بلوکی قرارداد هوشمند پیشرو حرکت کنند، مبادلات ارزشمند به آنها اجازه داده است تا پیشرفت های غیرمنتظره ای داشته باشند.

چالش های اتریوم

در سال 2015، اتریوم به عنوان جایگزینی برای بیت کوین و سادگی آن به عنوان یک بلاک چین همه منظوره ظاهر شد. اگرچه بیت کوین یک نوآوری موفقیت آمیز در بلاک چین بود، اما محدود به پرداخت و ذخیره ارزش بود.

اتریوم با معرفی قراردادهای هوشمند، فضای ارزدیجیتال را تغییر داد که به توسعه دهندگان این امکان را می داد تا برنامه های غیرمتمرکز را بسازند و به کار گیرند و در نتیجه کاربران را قادر ساخت تا از مزایای بسیاری از فناوری بلاک چین در دنیای واقعی استفاده کنند.

پس از تقویت شور و شوق ICO 2017، اتریوم شروع به تجربه رشد تصاعدی کرد. برنامه های غیرمتمرکز به سرعت در شبکه ظهور کردند و قیمت ارز دیجیتال بومی آن، اتر (ETH) روند صعودی ثابتی را آغاز کرد (اگرچه از نوسانات مشخصه بازار ارزدیجیتال در امان نیست).

از سال‌های اولیه‌اش، اتریوم شاهد پذیرش گسترده‌ای بوده است که اکثریت dApp‌ های موجود در اکوسیستم را به خود اختصاص داده و رشد مالی غیرمتمرکز را تقویت کرده است.

اتریوم

اتریوم

میانگین کارمزد تراکنش‌های اتریوم از طریق چرخه‌های تبلیغاتی

پذیرش گسترده اتریوم به یک اتفاق تلخ تبدیل شده است. از یک طرف، رشد آن، نوآوری و کاربران را به سمت فضای رمزنگاری سوق می دهد. همچنین چارچوب ایده آلی برای DeFi، بازی های بلاک چین، متاورس و دیگر برنامه های بلاک چین است. از سوی دیگر، اولین تلاش شبکه برای پذیرش انبوه، ضعف‌های آن را آشکار کرد، زیرا به دلیل افزایش پذیرش تلاش می‌کرد اقتصادی باقی بماند.

معایب بلاک چین اتریوم

مقیاس پذیری

عدم مقیاس پذیری همیشه یکی از معایب فناوری بلاک چین بوده است. همچنین یکی از مهم‌ترین مشکلات اتریوم است و احتمالاً بحث‌برانگیزترین مسئله‌ای است که شبکه بلاک چین با آن مواجه است، بیشتر به این دلیل که بیشتر از سایرین مشهود است. از طریق رونق ICO حجم تراکنش‌های اتریوم به طور نجومی افزایش یافت.

اتریوم امروزه تنها می تواند حدود 15 تا 30 تراکنش در ثانیه را پردازش کند. با افزایش حجم تراکنش، ارقام آهسته TPS منجر به ازدحام شبکه می شود که منجر به تاخیر در نهایی شدن تراکنش و کارمزدهای هنگفت تراکنش می شود.

با وجود dAppهایی مانند بازی ها یا صرافی های غیرمتمرکز که نیاز به نهایی شدن تراکنش فوری دارند، قدرت پردازش اتریوم یک چالش واقعی برای برنامه های ساخته شده در شبکه است و مسلماً دلیلی است که اتوماسیون یا یادگیری ماشین، در اتریوم پذیرفته نشده اند.

زمانی که اتریوم برای اولین بار راه اندازی شد، بسیاری بر این باور بودند که می تواند تعداد تراکنش های خود را در هر ثانیه با افزایش اندازه گره های شبکه خود (مقدار داده ای که کاربر برای اجرای یک گره باید ذخیره کند) در طولانی مدت افزایش دهد. گره ها شرکت کنندگان فعالی هستند که بلاک چین را اجرا می کنند و داده های آن را ذخیره می کنند.

افزایش اندازه گره برای مبارزه با چالش‌های مقیاس‌پذیری منجر به تمرکز می‌شود، زیرا تنها چند نهاد قدرتمند می‌توانند در یک سیستم “گره عظیم” شرکت کنند.

افزایش هزینه های معاملات

در طول رونق DeFi و جنگ های گازی پس از آن، میانگین هزینه های گاز در اتریوم به حدود 60 تا 70 دلار افزایش یافت. در اکوسیستم اتریوم. هزینه های گاز صرفاً پیشنهادهایی برای گنجاندن مجموعه ای از معاملات در فضای بلوک محدود است.

در صورت تقاضای بالا، این قیمت‌ها افزایش می‌یابد زیرا کاربران تلاش می‌کنند تراکنش‌های خود را سریع پیگیری کنند تا به برتری دست یابند. این امر منجر به هزینه های بسیار بالایی در معاملات می شود.

در چنین سطوحی، تعامل با برنامه‌های کاربردی در اتریوم خارج از دسترس کاربر عادی Web3 است و توسعه‌دهندگان را مجبور می‌کند شبکه‌های بلاک چین ارزان‌تری مانند Solana و BSC را انتخاب کنند.

حریم خصوصی

حریم خصوصی تقریباً در شبکه و بسیاری دیگر از بلاک چین های لایه 1 وجود ندارد، که یک مشکل ایجاد می کند. اتریوم یک بلاک چین کاملا شفاف است، به این معنی که هر تعاملی نه تنها در دفتر کل ذخیره می شود، بلکه برای عموم قابل دسترسی است. در حالی که شفافیت ممکن است چیز خوبی باشد، شکل شدید آن را به یکی از معایب عمده بلاک چین اتریوم، به ویژه برای معامله‌گران DeFi تبدیل می‌کند.

MEV

MEV مخفف Maximal Extractable Value است، مفهومی که به طور منظم با شبکه اتریوم مرتبط است (اما MEV مختص اتریوم نیست). MEV نشان دهنده بالاترین مقداری است که ماینرها می توانند از تغییر موقعیت تراکنش ها هنگام ایجاد یک بلوک اتریوم استخراج کنند. MEV دقیقاً چیز بدی نیست، پروتکل ها از MEV برای متعادل کردن قیمت ها در مبادلات غیرمتمرکز استفاده کرده اند.

در حالی که MEV در دوران اثبات کار به عنوان ارزش استخراج کننده شناخته می شد، اتریوم از آن زمان به یک بلاک چین اثبات سهام تبدیل شده است. با این حال، شبکه مستعد چندین نوع تاکتیک برای استخراج MEV است.

با توجه به سودآوری MEV برای اعتبارسنجی‌ها، جستجوگران مستقل و سایر شرکت‌کنندگان در شبکه (طبق ادعای استخراج MEV از سال 2021 بیش از 600 میلیون دلار ارزش داشت)، MEV به این زودی‌ها از بین نمی‌رود.

رقبای اتریوم

قاتلان اتریوم در همه جای فضای ارزدیجیتال ظهور کرده اند و هر کدام به یک یا چند مورد از مشکلات پایدار اتریوم می پردازند. در اینجا نحوه رقابت Ethereum و چالش هایی که آنها کاهش می دهند آورده شده است:

رقبای اتریوم که هدفشان مقیاس پذیری است (Solana، Polkadot، Near)

اتریوم به طور متوسط بین 15 تا 30 تراکنش در ثانیه انجام می دهد که باعث می شود مقیاس پذیری آن نسبت به چندین رقیب کمتر باشد. برترین رقبای اتریوم که مقیاس پذیری را در اولویت قرار می دهند عبارتند از Solana، Near و Polkadot.

سولانا از مکانیزم اثبات تاریخچه، بر خلاف اثبات سهام اتریوم، برای اعتبارسنجی تراکنش ها استفاده می کند. سولانا با تاکید بر مقیاس‌پذیری، با سرعت سرسام‌آور تراکنش‌ها را انجام می‌دهد و TPS تا 65000 در ثانیه دارد. شایان ذکر است که اعداد TPS ادعایی سولانا به دلیل قرار گرفتن پیام‌های رای‌گیری اجماع در زنجیره به شدت افزایش یافته است. طبق گزارشی در ژانویه 2022، TPS واقعی سولانا حدود 3000 است.

هزینه های گاز سولانا معمولاً کمتر از کسری از سنت است که آن را به گزینه ای مقیاس پذیرتر از اتریوم تبدیل می کند. به عنوان یک معامله، سولانا اعتبار سنجی کمی دارد و شبکه غیرمتمرکز کمتری نسبت به اتریوم است، و سرعت و هزینه های پایین تراکنش آن را مستعد حملات DDOS می کند.

آناتولی یاکوونکو، یکی از بنیانگذاران آزمایشگاه سولانا، بارها حساسیت شبکه به حملات DDOS را رد کرده است. یاکوونکو ازدحام شبکه سولانا را مقصر می‌داند و مسائل مربوط به مدل هزینه‌های محاسباتی آن را متوقف می‌کند، زیرا تراکنش‌ها باید تمام منابعی را که از قبل استفاده می‌کنند مشخص کنند.

Near یک راه حل بلاک چین لایه 1 است که از یک مدل اثبات سهام و یک فناوری قدرتمند به اشتراک گذاری استفاده می کند که تضمین می کند شبکه هرگز شلوغ نمی شود، حتی در دوره های اوج. در نتیجه نهایی شدن بلاک در Near کمتر از دو ثانیه طول می کشد و آن را نسبت به اتریوم مقیاس پذیرتر می کند. همانند Solana، Near غیرمتمرکز را برای مقیاس‌پذیری معامله می‌کند، زیرا اعتبار‌دهنده‌های کمتری نسبت به اتریوم و سولانا دارد.

Polkadot یکی دیگر از بلاک چین های بسیار مقیاس پذیر است، اگرچه رویکرد متفاوتی نسبت به سایر جایگزین های اتریوم و خود اتریوم دارد. زیرساخت پولکادوت چندین بلاک چین موازی را به هم متصل می کند و با گسترش تراکنش ها در بلاک چین های موازی به مقیاس پذیری تراکنش دست می یابد. زمانی که همه پاراچین‌ها و پاراتردها در Polkadot فعال می‌شوند، انتظار می‌رود که سرعت آن به یک میلیون تراکنش در ثانیه برسد.

رقبای اتریوم با هدف تعامل (Cosmos، Cardano)

قابلیت تعامل به معنای تعامل بین بلاک چین است. بیشتر بلاک چین های سنتی زیرساختی ندارند که به آنها اجازه دهد با یکدیگر تعامل کنند. اگرچه اتریوم از پل های زنجیره ای متقاطع پشتیبانی می کند، اما قابلیت همکاری شبکه در مقایسه با Cosmos و Cardano کمرنگ است.

Cosmos یک پروژه جامع منبع باز است که در اصل توسط تیم Tendermint ساخته شده است. خود را به عنوان «شبکه غیرمتمرکز زنجیره‌های بلوکی موازی مستقل، که هر کدام توسط یک الگوریتم اجماع BFT مانند اجماع Tendermint قدرت می‌گیرند» تعریف می‌کند.

این بدان معناست که برخلاف اتریوم یا سایر رقبای لایه 1، Cosmos فقط یک بلاک چین نیست، بلکه شبکه ای از بسیاری از این بلاک چین ها است که به صورت موازی با یکدیگر کار می کنند.

Cosmos قابلیت همکاری را با چارچوب Cosmos SDK، الگوریتم Tendermint BFT (Byzantine Fault-Tolerant) و پروتکل ارتباطات بین بلاک چین (IBC) مشخص می کند.

از آنجایی که هر بلاک چین در شبکه از همان مکانیسم توافق BFT به نام Tendermint نیرو می گیرد، این بلاک چین ها می توانند به طور مستقل عمل کنند و در عین حال با یکدیگر تعامل داشته باشند. به این ترتیب، شبکه Cosmos قصد دارد یک اینترنت بلاک چین ایجاد کند. در حال حاضر، بلاک چین های ساخته شده بر روی Cosmos از امنیت لایه زیرین خود برخوردار نیستند، اگرچه معرفی امنیت بین زنجیره ای این مشکل را حل می کند.

هاب

هاب

نموداری از مدل “Hub and Zone” Cosmos که به Cosmos امکان می دهد ارتباطات را در همه زنجیره های برنامه مقیاس بندی کند.

Cardano یکی دیگر از شبکه های بلاک چین است که در جهت قابلیت همکاری است. در حالی که قابلیت همکاری اتریوم در اکوسیستم آن و بر اساس استاندارد ERC-20 معتبر است، کاردانو از زنجیره‌های جانبی برای تسهیل ارتباطات بلاک چین به بلاک چین استفاده می‌کند. در حال حاضر، Cardano هیچ معاوضه قابل توجهی برای عملکرد قابلیت همکاری خود ندارد.

رقبای اتریوم با هدف امنیت (MEV Mitigation) (Solana & Osmosis)

استخراج MEV حیات اتریوم را تهدید می کند، و در اینجا نحوه مبارزه رقبای آن با استخراج MEV در شبکه های خود آورده شده است.

Osmosis یک صرافی غیرمتمرکز است که بر روی Cosmos ساخته شده است و مکانیزم رمزنگاری آستانه را معرفی کرده است که به طور موثر توانایی اعتبار سنجی را برای MEV محدود می کند. اسموز با استفاده از رمزنگاری آستانه، ارزش‌های معاملاتی را قبل از رسیدن به mempool رمزگذاری می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که پیشروی غیرممکن است.

در این پادکست ویدیویی سانی آگاروال، یکی از بنیانگذاران Osmosis Labs، درباره اینکه Osmosis چگونه قصد دارد از رمزنگاری آستانه برای کاهش MEV استفاده کند،

زیرساخت‌های سولانا همچنین باعث می‌شود که آن را نسبت به تکنیک‌های استخراج MEV مانند پیشروی یا استفاده از جستجوگرها کمتر مستعد کند، زیرا هیچ mempool وجود ندارد. در این شبکه، ربات های پیشرو را می توان با مالیات بر تراکنش های نامعتبر و افزایش هزینه ارسال درخواست های اسپم کاهش داد.

همچنین، تنها اعتبار سنجی های پیشرو در یک خوشه می توانند به اطلاعات تراکنش قبل از نهایی شدن دسترسی داشته باشند. اگر هر اعتبار سنجی در فعالیت های مخرب شرکت کند، جریمه می شود. همانطور که قبلاً گفته شد، سولانا تمرکززدایی را با سرعت، کاهش MEV و مقیاس پذیری معامله می کند.

رقبای اتریوم با هدف حفظ حریم خصوصی (Secret Network، Oasis، Panther)

نگرانی‌های مربوط به حریم خصوصی در اتریوم معتبر است، زیرا اتریوم یک شبکه کاملاً شفاف است. دو شبکه بلاک چین که به حریم خصوصی نفوذ کرده اند، شبکه مخفی و پروتکل Oasis هستند.

Secret Network ادعای قوی دارد که اولین راه حل بلاک چین لایه 1 برای حفظ حریم خصوصی است. این شبکه با Cosmos SDK ساخته شده است و از مکانیزم اجماع اثبات سهام استفاده می کند.

شبکه مخفی با پروتکل‌های رمزگذاری، مدیریت کلیدهای خصوصی و محیط اجرای مورد اعتماد، چیزی را ارائه می‌کند که به عنوان حریم خصوصی قابل برنامه‌ریزی شناخته می‌شود.

این نوعی از حریم خصوصی است که از استقرار قرارداد هوشمند پشتیبانی می کند. اگرچه این شبکه امنیت خود را به عنوان یک بلاک چین حفظ حریم خصوصی مطرح می کند، اما در مسائل مقیاس پذیری اتریوم بهبود نمی یابد و حتی با قیمت تراکنش های پایین تری نسبت به اتریوم مواجه است.

Oasis یکی دیگر از مفاهیم اولیه حفظ حریم خصوصی است و از مکانیزم اجماع اثبات سهام و محیط های اجرایی مورد اعتماد برای دستیابی به محاسبات محرمانه استفاده می کند.

ویژگی‌های حفظ حریم خصوصی در Oasis به شبکه اجازه می‌دهد از رمزگذاری داده‌ها و DeFi خصوصی پشتیبانی کند، از اطلاعات حساس کاربر محافظت کرده و امکان وثیقه‌سازی مبتنی بر شهرت را فراهم می‌کند. در حالی که Oasis نسبت به اتریوم مقیاس پذیرتر است، اعتبار سنجی کمتری دارد، که آن را تا حدودی مستعد متمرکز سازی می کند.

پروتکل Panther یک راه حل متقابل زنجیره ای و حفظ حریم خصوصی است. با استفاده از ترکیبی از شواهد دانش صفر و تئوری بازی، حریم خصوصی تراکنش‌ها را برای کاربران DeFi فراهم می‌کند، بنابراین، از نظر برنامه‌ریزی از آلفای آنها محافظت می‌کند. Panther همچنین از KYC و افشای انتخابی بین اشخاص مورد اعتماد پشتیبانی می کند و خدمات مختلفی مانند ID، مجوز، و خدمات تأیید داده را فعال می کند.

بلاک چین در محیط های اجرایی مورد اعتماد

بلاک چین در محیط های اجرایی مورد اعتماد

در حال حاضر، رقبای اتریوم تهدیدی نیستند.

اگرچه این رقبا مدتی است که در بازار حضور داشته اند و ادعا می کنند که برخی از مشکلات پیش روی اتریوم را برطرف کرده اند، اما هیچ کدام نتوانسته اند بخش قابل توجهی از سهم بازار اتریوم را به خود اختصاص دهند.

اتریوم از یک جامعه وفادار، منابع توسعه‌دهنده فراوان و محبوبیت گسترده سود می‌برد که به آن برتری آشکاری نسبت به رقبای خود می‌دهد. با این حال، احساس فزاینده ای برای اتریوم وجود دارد تا مشکلات مقیاس پذیری را قبل از اینکه بلاک چین دیگری سهمی از بازار خود را به دست بگیرد، برطرف کند.

بلاکچین های دیگر مانند Solana، Near و Polkadot مقیاس پذیری بهتری ارائه می دهند، در حالی که Secret Network و Oasis حریم خصوصی قابل برنامه ریزی را ارائه می دهند. Cosmos و Cardano از قابلیت همکاری بهبود یافته پشتیبانی می کنند و Solana و Osmosis کمتر نگران استخراج MEV هستند.

نقشه راه اتریوم شامل برنامه هایی برای رسیدگی به این مسائل است، اما احتمالاً برخی از جنبه ها مانند حریم خصوصی را پذیرفته است. در طول سال‌های آینده، خواهیم دید که اتریوم چگونه به عنوان یک شبکه اثبات سهام با قابلیت‌های اشتراک گذاری کامل عمل می‌کند.

در این بین، مهم است که احتمال ظهور یک رقیب واجد شرایط و به چالش کشیدن تسلط اتریوم در پذیرش لایه 1، به طور موقت یا دائمی، مهم است.

برخی از مزایای رقبای اتریوم چیست؟

– کارمزد تراکنش های کمتر: برخی از رقبای اتریوم در مقایسه با کارمزدهای بالای تجربه شده در شبکه اتریوم، کارمزد تراکنش های کمتری را ارائه می دهند.
– مقیاس پذیری: هدف بسیاری از رقبای اتریوم رفع محدودیت های مقیاس پذیری اتریوم، ارائه پردازش سریع تر و کارآمد تر تراکنش ها است.
– ویژگی‌های حفظ حریم خصوصی پیشرفته: برخی از رقبا ویژگی‌های حفظ حریم خصوصی پیشرفته‌تری را ارائه می‌کنند که به کاربران اجازه می‌دهد تا تراکنش‌ها را با ناشناس بودن بیشتر انجام دهند.

معایب رقبای اتریوم چیست؟

– شبکه: اتریوم دارای یک شروع قابل توجه و شبکه قوی است، به این معنی که پایگاه کاربر بزرگ و زیرساخت مستقر دارد. ممکن است رقبا برای جذب کاربران و توسعه دهندگان از اتریوم تلاش کنند.
– اکوسیستم محدود: رقبای اتریوم ممکن است اکوسیستم کوچکتری از برنامه های غیرمتمرکز (dApps) و قراردادهای هوشمند در مقایسه با اتریوم داشته باشند که می تواند کاربرد و پذیرش آنها را محدود کند.
– نگرانی های امنیتی: به عنوان پلتفرم های جدیدتر، رقبای اتریوم ممکن است با خطرات و آسیب پذیری های امنیتی بالاتری مواجه شوند، به ویژه در مراحل اولیه توسعه و پذیرش.

آیا رقبای اتریوم می توانند به طور کامل جایگزین اتریوم شوند؟

– بعید است که هیچ یک از رقبای اتریوم به طور کامل جایگزین اتریوم شوند. مزیت حرکت اول اتریوم، اثر شبکه و جامعه توسعه‌دهندگان به خوبی تثبیت شده، جایگزینی کامل آن را برای رقبا دشوار می‌کند.
– با این حال، رقبای اتریوم می توانند جایگزین های ارزشمندی ارائه دهند و مکمل اکوسیستم اتریوم باشند و محدودیت های آن را برطرف کنند و گزینه های اضافی را برای کاربران و توسعه دهندگان ارائه دهند.
– رقابت همچنین می تواند اتریوم را به نوآوری و بهبود فناوری خود سوق دهد و به نفع اکوسیستم کلی بلاک چین باشد.

آیا می‌توان از استخراج اتریوم کسب درآمد کرد؟

بله، برای مشاوره استخراج اتریوم با مستر سرمایه در ارتباط باشید.

In this article, we will examine the pros and cons of investing in Ethereum

امتیاز دهید